عاشقانه ها
كنون رزم virus و رستم شنو
دگرها شنيدستي اين هم شنو
كه اسفنديارش يكي disk داد
بگفتا به رستم كه اي نيكزاد در اين disk باشد يكي fileناب كه بگرفتم از site افراسياب برو حال مي كن بدين disk هان! كه هم نون و هم آب باشد در آن تهمتن روان شد سوي خانه اش شتابان به ديدار رايانه اش چو آمد به نزد mini tower اش بزد ضربه بر دكمه power اش دگر صبر و آرام و طاقت نداشت مران disk را در drive اش گذاشت نكرد هيچ صبر و نداد هيچ لفت يكي list از root ديسكت گرفت در ان disk ديدش يكي file بود بزد enter آنجا و اجرا نمود كز ان يك demo گشت زان پس عيان به فيلم و به موزيك و شرح و بيان به ناگه چنان سيستمش كرد hang كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ چو رستم دگر باره reset نمود همي كرد هنگ و همان شد كه بود تهمتن كلافه شد و داد زد ز بخت بد خويش فرياد زد چو تهمينه فرياد رستم شنود
بيامد كه ليسانس رايانه بود بدو گفت رستم همه مشكلش وز ان disk و برنامه خوشگلش چو رستم بدو داد قيچي و ريش يكي bootable ديسك آورد پيش يكي toolkit اندر آن disk بود بر آورد آن را و اجرا نمود همي گشت toolkit هارد اندرش چو كودك كه گردد پي مادرش به ناگه يكي رمز virus يافت پي حذف امضاي ايشان شتافت چو virus را نيك بشناختش مر از boot sector بر انداختش يكي ضربه زد بر سرش toolkit كه هر بايت ان گشت هشتاد bit به خاك اندر افكند virus را تهمتن به رايانه زد بوس را چنين گفت تهمينه با شوهرش كه اين بار بگذشت از پل خرش دگر باره اما خريت مكن ز رايانه اصلا تو صحبت مكن قسم خورد رستم به پروردگار نگيرد دگر disk از اسفنديار یک شنبه 1 / 10 / 1390برچسب:, :: 9:16 :: نويسنده : محرم صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ فردا اگر بدون تو باید به سر شود فرقی نمی کند شب من کی سحر شود شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود رنج فراق هست و امید وصال نیست این"هست و نیست"کاش که زیر و زبر شود رازی نهفته در پس حرفی نگفته است مگذار درد دل کنم و دردسر شود ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند دیگر قرار نیست کسی با خبر شود موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است بگذارگفتگو به زبان هنر شود موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|